• 1401/11/12 - 16:11
  • - تعداد بازدید: 79
  • - تعداد بازدید کنندگان: 71
  • زمان مطالعه: 9 دقیقه
آشنایی با حضرت علی اصغر(ع)

آشنایی با حضرت علی اصغر(ع)

آشنایی با حضرت علی اصغر(ع) فرزند کوچک امام حسین ع در روز میلاد ایشان درروز دوازدهم بهمن

11071.mp3 آشنایی با حضرت علی اصغر(ع)

حضرت علی‌اصغر (علیه‌السلام) (م۶۱ه.ق)، فرزند شیرخوار امام حسین (علیه‌السلام) که در واقعه کربلا به شهادت رسید. نام او را عبدالله، علی و عبدالله رضیع ذکر کرده‌اند. نام مادرش رباب دختر امری القیس بن عدی است. علی‌اصغر یکی از چند نفری است که میان مردم به باب الحوائج معروف است و به او متوسل می‌شوند. در دهه محرم یک روز به این شهید کربلا اختصاص داده شده و مردم برای او سوگواری می‌کنند. مراسم همایش شیرخوارگانی حسینی هم در بزرگداشت آن حضرت برگزار می‌شود.

درباره نام مادر طفل اکثر منابع بر یک عقیده هستند و می‌گویند مادر عبدالله یا علی‌اصغر رباب دختر امری القیس بن عدی [۲۰]و از طائفه کلب بوده، و این رباب همان زنی است که حضرت سیدالشهداء (علیه‌السّلام) درباره‌اش فرمود: «لعمرک اننی لاحب دارا تکون بها سکینه و الرباب احبهما و ابخل جل مالی و لیس لعتاب عندی عتاب؛

[۲۱]

[۲۲]

[۲۳]

به جای تو، که من به راستی دوست دارم خانه‌ای که در آن سکینه و رباب (نام) باشد. من این دو را دوست دارم و مال خودم را در راهشان بذل می‌کنم و سرزنش هم در این‌باره بر من نیست

کیفیت شهادت و عکس‌العمل سیدالشهداء (علیه‌السّلام) بعد از شهادت کودک: درباره چگونگی شهادت طفل شیرخوار نیز منابع اولیه شهادت او را در آغوش یا در دامان حضرت ذکر کرده‌اند.
یعقوبی نوشته است: در این حال حضرت سوار اسب خویش بود که نوزادی را که در همان ساعت برای او تولد یافته بود بدست وی دادند. پس در گوش او اذان گفت و کام او را بر می‌داشت که ناگهان تیری در گلوی کودک نشست و او را سر برید. امام حسین (علیه‌السّلام) تیر را از گلوی کودک کشید و او را به خونش آغشته ساخت و گفت: «والله لانت اکرم علی الله من الناقه و لمحمد اکرم علی الله من الصالح؛

[۲۷]

[۲۸]

به خدا سوگند که تو از ناقه صالح نزد خدا گرامی‌تر هستی و محمد (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) هم از صالح (علیه‌السّلام) گرامی‌تر است سپس آمد و او را پهلوی فرزندان و برادرزادگان خود نهاد» .
ابی‌مخنف می‌گوید: در حالی که حسین (علیه‌السّلام) نشسته بود فرزند کوچکش را نزدش آوردند. عبدالله بن حسین بود، حضرت او را در دامن خویش نشاند. در همان حال که در دامنش بود شخصی از بنی اسد به نام حرملة بن کاهل یا هانی بن ثبیت حضرمی تیری بسویش پرتاب کرده گلویش را برید.

[۲۹]

حسین (علیه‌السّلام) خونش را گرفت و وقتی کف دستش پر شد، خون را روی زمین ریخت و گفت پروردگارا اگر نصرت آسمانیت را از ما برداشته‌ای آن‌را مقدمه خیر قرار بده و انتقاممان را از این گروه ظالم بگیر.

[۳۰]

اما ابوالفرج اصفهانی می‌گوید: حضرت خون را بسوی آسمان پاشید و قطره‌ای از آن بر زمین نریخت.

[۳۱]


سید بن طاووس گوید: زینب خواهر امام حسین (علیه‌السّلام) کودک را بیرون آورد و گفت، برادرم این کودک تو است که سه روز آب نخورده پس جرعه‌ای آب برایش بخواه. امام (علیه‌السّلام) او را روی دست گرفت و فرمود: ‌ای مردم! شما پیروان و خانواده‌ام را کشتید و فقط این طفل شیرخوار باقی مانده است که به خاطر تشنگی له له می‌زند! پس جرعه‌ای از آب به او بنوشانید. حضرت در حال سخن گفتن با آنها بود که مردی از لشکر کفر تیری انداخت و کودک را ذبح کرد.

[۳۲]

در نقل دیگر سید بن طاووس می‌گوید: حضرت جلوی خیمه آمد و به زینب فرمود: «ناولینی ولدی الصغیر حتی اودعه؛ طفل کوچک مرا بیاور تا با او وداع کنم پس آن کودک را بروی دست گرفت و خواست او را ببوسد که حرملة بن کاهل اسدی تیری پرتاب کرد و به گلوی کودک خورد».
حضرت زینب (سلام‌الله‌علیها) فرمود: او را بگیر! سپس دو دست خود را زیر گلوی او گرفت تا از خون پر شد و آن را به آسمان پاشید و فرمود: «هون علی ما نزل بی انه بعین الله؛ همه این مصائب بر من آسان است زیرا خداوند می‌بیند».

مام حسین (علیه‌السلام) پس از هدف قرار گرفتن علی‌اصغر، دست را زیر گلوی او گرفت و چون از خون پر شد آن را به آسمان پاشید (امام باقر (علیه‌السلام) فرمود: قطره‌ای از این خون به زمین ریخته نشد.

[۳۳]

[۳۴]

) و فرمود: آن‌چه بر من نازل شد، برایم آسان است زیرا در راه خدا است و او می‌بیند.

[۳۵]


برخی نیز نوشته‌اند که فرمود: خدایا -شهادت- این -کودک‌- نزد تو، کمتر از -کشتن‌- ناقه صالح پیامبر (علیه‌السلام) نیست.

[۳۶]

خدایا اگر امروز فتح و نصرت خویش را از ما باز داشته‌ای آن را در چیزی که برای ما بهتر است قرار ده.

[۳۷]

در این حال ندایی از آسمان برخاست که یا حسین! شیر‌خوارت را واگذارم که هم‌اکنون شیردهنده‌ای، در بهشت برایش مهیا است.

[۳۸]


سبط بن جوزی می‌گوید: بعد از شهادت طفل امام حسین (علیه‌السّلام) شروع کرد به گریستن و گفت‌ ای خدا حکم کن بین ما و بین قومی که خواندند ما را تا یاری کنند بر ما پس کشتند ما را، پس ندایی از آسمان آمد که‌ ای حسین (علیه‌السّلام) او را رها کن، چرا که برای او شیردهنده‌ای در بهشت است.

[۳۹]


در برخی منابع آمده است که پس از شهادت طفل شیرخوار حضرت سید الشهداء (علیه‌السّلام) ایستاد و اشعاری این چنین فرمود:

این قوم کافر شدند و از دیرباز از (ایمان به) پاداش خدا، پروردگار جن و انس رو برتافتند.
درگذشته، علی و فرزندش حسن نیک سیرت را که از سوی پدر و مادر نسبتی با کرامت دارد کشتند.
به سبب کینه‌ای که از خاندان پیامبر (صلی‌الله‌علیه‌و‌آله‌وسلّم) به دل داشتند: اینک گرد هم آیید تا همگی حسین را بکشیم.

آه از دست مردم فرومایه که جماعت را برای (کشتن ساکنان) دو حرم (مکه و مدینه) گرد آوردند.

[۴۰]

[۴۱]


برخی از مورخان نوشته‌اند که حسین قنداقه غرقه به خون طفل را به خیمه باز گرداند و به حضرت زینب (علیهاالسلام) سپرد.

[۴۲]

خورازمی می‌گوید: و حضرت با غلاف شمشیر گودالی کوچک برای آن کودک بکند. آنگاه بر جنازه خون آلودش نماز گذارد و او را دفن کرد.

[۴۳]


برخی نیز نوشته‌اند که بدنش را آورد و کنار بدن دیگر شهدا نهاد. [۴۴]

 

 

۱.

ابن حبیب بغدادی، محمد، المحبر، ص۴۹۱.    

۲.

ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۳، ص۱۸۱.    

۳.

ابن جوزی، جمال‌الدین عبد‌الرحمن، المنتظم، ج۵، ص۳۴۰.    

۴.

شیخ مفید، محمد بن محمد، ارشاد، ج۲، ص۱۲۵.    

۵.

ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۴.    

۶.

طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۶۸.    

۷.

ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ص۹۷.

۸.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۳۳۱.    

۹.

خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۲، ص۳۲.

۱۰.

طبری، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۱۸۱.    

۱۱.

ابن اعثم کوفی، احمد، الفتوح، ج۵، ص۱۱۵.    

۱۲.

فاضل دربندی، ملا آقا، اسرار الشهادة، ج۲، ص۷۷۱.

۱۳.

محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۷۰.    

۱۴.

جمعی از نویسندگان، ذخیرة الدارین فیما یتعلق بمصائب الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۲۵۹.

۱۵.

ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۴.    

۱۶.

یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵.    

۱۷.

ابن سعد، محمد بن سعد، ترجمه الحسین و مقتله، ص۷۳.    

۱۸.

ذهبی، شمس‌الدین، اعلام النبلاء، ج۳، ص۳۰۲.    

۱۹.

ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۱۲۹.

۲۰.

محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۳۶۶.    

۲۱.

ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۵ – ۹۴.    

۲۲.

ابن اثیر، علی بن ابی‌الکرم، الکامل فی التاریخ، ج۱۱، ص۲۰۹.

۲۳.

طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۱۱، ص۵۲۰.    

۲۴.

ابو الفرج اصفهانی، علی بن حسین، الاغانی، ج۲۱، ص۷۸.    

۲۵.

بدوانی، عبدالقادر بن ملوکشاه، منتخب التواریخ، ص۲۴۱.

 

۲۶.

طریحی، فخرالدین بن محمدعلی، المنتخب، ص۲۷۶.

۲۷.

یعقوبی، احمد بن ابی‌یعقوب، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۲۴۵.    

۲۸.

شیخ مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج۲، ص۱۰۸.

۲۹.

خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۲، ص۳۷.    

۳۰.

طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ج۵، ص۴۴۸.    

۳۱.

ابوالفرج اصفهانی، علی بن حسین، مقاتل الطالبین، ص۹۵.    

۳۲.

ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ص۱۶۸.    

۳۳.

ابومخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۱۷۳.    

۳۴.

ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ص۱۶۹.    

۳۵.

ابن طاووس، علی بن موسی، الملهوف، ج۱، ص۱۶۹.    

۳۶.

محلاتی، ذبیح‌الله، فرسان الهیجاء، ج۱، ص۲۷۲.    

۳۷.

خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۲، ص۳۷.    

۳۸.

سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکرة الخواص، ج۱، ص۲۲۷.    

۳۹.

سبط ابن جوزی، یوسف بن قزاوغلی، تذکره الخواص، ص۲۲۷.    

۴۰.

طبرسی، احمد بن علی، الاحتجاج، ج۲، ص۲۵.    

۴۱.

مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۴۸ – ۴۷.    

۴۲.

ابو مخنف، لوط بن یحیی، مقتل الحسین علیه‌السلام، ج۱، ص۱۷۳.    

۴۳.

خوارزمی، موفق بن احمد، مقتل خوارزمی، ج۲، ص۳۷.    

۴۴.

طبرسی، فضل بن حسن، اعلام الوری، ج۱، ص۴۶۶.    

 

  • گروه اخبار : گروه های محتوا,مناسبتی ملی مذهبی
  • کد خبر : 11071
:
کلیدواژه ها
مدیر سیستم
خبرنگار

مدیر سیستم

نظرات

0 کامنت برای این مطلب وجود دارد

کامنت

Template settings